اولین مروارید ستاره جونی
چند وقتیه که یه چیزی دختر نازمو خیلی اذیت میکنه ، لثه هاش می خواره و هی نق میزنهمن حدث زده بودم که می خواد دندون در بیاره ولی از طرفی هم همه می گفتن که حالا زوده تا اینکه چند روز پیش ( چهارشنبه 17/3/91 )وقتی که با ستاره در حال بازی بودم و اون میخندید دیدم یه چیز سفید مثل یه مروارید کوچولو روی لثش می درخشه با دقت که نگاه کردم دیدم بببببببله دندونش نیش زده ، با خودم گفتم پس بگو چرا دخترم هر چیزیو میدم دستش میکنه تو دهنشو با حرس اونو گاز میزنه ...
خلاصه این شد که تصمیم گرفتیم طبق رسمی که هست آش دندونی بپزیم ،خاله ای ستاره هم براش کارت طراحی کرد و روش عکس ستاره جونو زد و شعر دندونی رو هم روش نوشت ، تا به هر کسی که آش میدیم یه دونه کارتم برای یادگاری بدیم.
اینم از ستاره خانم که داشتن از حول حلیم ، نه ببخشید از حول آش می افتادن تو دیگ
ستاره جونم رویش اولین مرواریدت رو تبریک میگم ، امیدوارم دختر نازم از دندونای قشنگش به خوبی مراقبت کنه تا همیشه مثل مروارید توی دهان خوش بوش بدرخشه